پشت پرده صبر استراتژیک ایران
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۸۱۷۰۴
آفتابنیوز :
گزارشی منتشر شده که به چرایی تلاش اسرائیل برای گشودن جبهه سوم و کلید زدن جنگ تمام عیار در خاورمیانه اشاره دارد و این ادعا را مطرح میکند که تل آویو راهی برای چنین آغاز شومی ندارد.
به گزارش نشنال اینترست، از زمان حملات ۷ اکتبر فرض کلی این بود که این بازیگر توجه خود را بر غزه متمرکز خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هدف شوم تل آویو
۲۹ مارس، اسرائیل یکی از مرگبارترین حملات خود را در سوریه انجام داد و به تأسیساتی در جنوب حلب حمله کرد که منجر به شهادت چهل نفر شد. سه روز بعد، اسرائیل در اقدامی غیرمتعارف، سفارت ایران در دمشق را بمباران کرد؛ حملهای تروریستی که در جریانش هفت فرمانده نظامی از جمله سه فرمانده ارشد به شهادت رسیدند.
حال این سؤال مطرح میشود که چرا اسرائیل خطر گشودن جبهه جدیدی را میپذیرد در حالی که عملیات نظامی اش در غزه هنوز به پایان نرسیده است. نشنال اینترستبا انتشار یادداشتی در این باره فرضیاتی را مطرح میکند. به ادعای این نشریه نگرانی اسرائیل مبنی بر اینکه جنگ در غزه ممکن است فرصتی برای ایران و محور مقاومت جهت تقویت حضورشان در سوریه فراهم کند، دور از ذهن نیست.
اندکی پس از آغاز جنگ اسرائیل و حماس، بسیاری از منابع مدعی شدند که ایران در حال برنامه ریزی برای تقویت سامانه دفاع هوایی سوریه با استقرار خرداد-۱۵، سامانه موشکی پیشرفته دفاع هوایی با ارتفاع متوسط تا بلند است. این سامانه تا حدودی شبیه سامانه پاتریوت ارتش آمریکا است.
تقویت توان نظامی ایران میتواند برای اسرائیل نگرانکننده باشد، زیرا در همان زمان، گزارشها حاکی از آن بود که پیامسی واگنر روسیه در حال برنامهریزی برای تحویل پانتسیر، یک سامانه دفاع نقطهای، به حزبالله است. ترکیب سامانههای دفاعی خرداد-۱۵ و پانسیر میتواند نیروی هوایی اسرائیل را با چالشهای جدی مواجه کند.
شاید حملات اسرائیل با هدف جلوگیری از انباشته شدن تسلیحات نظامی ایران در سوریه انجام شده باشد. بالاخص در شرایطی که جنگ روسیه و اوکراین به فرصتی برای ایران تبدیل شده تا نفوذ و قدرتش را در سوریه گسترش دهد، زیرا روسیه به سرعت در حال استقرار نیروهای خود در اوکراین است. فرضیه ادعایی دوم، همانند نگرانیها در مورد افزایش قدرت ایران در سوریه، حمایت نظامی ایران از حزب الله لبنان است. به ادعای مقامات اسرائیلی، از زمان آغاز درگیری اسرائیل و حماس، ایران تحویل سامانههای پدافند هوایی مانند پهپادهای شاهد-۱۰۱ و شاهد-۱۳۶ و موشکهای مینی ابابیل به حزب الله را افزایش داده است.
در ۱۴ فوریه، خبرگزاری تسنیم گزارش داد که حزب الله به موشکهای ضد تانک پیشرفته آلماس ایران مجهز شده است. با توجه به اینکه سوریه، به عنوان پل زمینی ایران به لبنان و نزدیکی با حزب الله است، اسرائیل در صدد است تا زمینه را برای توقف حمایتهای ایران از حزب الله هموار کند.
پشت پرده صبر استراتژیک ایران
پس از ویرانیهای وارده بر شهرکهای جنوبی، ساکنان اسرائیل در شمال سرزمینهای اشغالی، این مناطق را تخلیه کرده اند. این خروج دسته جمعی موجب شده تا شهرهای مرزی به شهر ارواح تبدیل شوند. چنین تحولی سطح شدیدی از فشارهای سیاسی و مالی را بر اسرائیل تحمیل کرده و ارتش اسرائیل را واداشته تا مواضع تهران و حزب الله را به شکلی غیرمشروع هدف قرار دهد.
آخرین فرضیه در باب پشت پرده تشدید کارزار نظامی اسرائیل علیه ایران تصورات نادرست کابینه جنگی تل آویو درباب صبر استراتژیک ایران است. تهران با پایبندی به دکترین «صبر استراتژیک» خود که در چارچوبش سختیهای کوتاه مدت را برای پیروزی درازمدت تعریف میکند، پاسخی به حملات اسرائیل نداده است.
ایران به خوبی میداند که تشدید تنشها با اسرائیل، گزارهای که خواست نتانیاهو است، پویایی جنگ در غزه را تغییر خواهد داد. در حالی که جنگ در غزه تداوم دارد، توانایی نظامی حماس همچنان بالا است. علاوه بر این، به نظر میرسد که تیم اصلی رهبری حماس، از جمله یحیی سنوار و محمد ضیف، و تیم مستقر در دوحه این گروه همچنان فعال هستند.
در همین حال، تلفات فزاینده غیرنظامیان فشار بین المللی قابل توجهی را بر اسرائیل وارد میکند که با تصمیم غیرمتعارف ایالات متحده در عدم وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار صلح است، تل آویو را درگیر چالشی دشوار کرده است. این امر میتواند چنین تصوری را برای ایران و «محور مقاومت» ایجاد کرده باشد که اسرائیل نه به واسطه درگیری بلکه توسط فشارهای جهانی ناچار به توقف درگیریها خواهد شد.
طبیعتا این مقوله برای محور مقاومت یک پیروزی بزرگ است. برای تضمین چنین پیروزی، ایران ممکن است از تشدید تنش با اسرائیل اجتناب کند، زیرا این احتمال وجود دارد که تشدید بیشتر تنش به طور بالقوه بتواند وضعیت را به نفع اسرائیل تغییر دهد.
منبع: اقتصادنیوزمنبع: آفتاب
کلیدواژه: اسرائیل جنگ اسرائیل و حماس صبر استراتژیک محور مقاومت حزب الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۱۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.